پارساپارسا، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

شیرین عسل مامان

روز مادر مبارک

چرا مادرمان را دوست داریم؟ چون ما را با درد بدنيامی‌آورد و بلافاصله با لبخند می‌پذیرند چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق  ما بريزند ، پشت دستشان می‌ریزند چون وقتی توی اتاق پی پی می‌کنیم  زياد با ما بداخلاقی نمی‌کنند و وقتی بعدها توی تشکمان جی جی  می‌کنیم آبروی ما را نمی‌برند چون وقتی تب می‌کنیم، آن‌ها هم عرق می‌ریزند چون وقتی توی میهمانی خجالت می‌کشیم و توی گوششان می‌گوییم سیب میخوام، با صدای بلند می‌گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به  این بچه بدهید و ما را عصبانی می‌کند و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به  مادر کتک ...
20 ارديبهشت 1391

سخنان دکتر شریعتی

رنج تلخ است ولي وقتي آن را به تنهايي مي كشيم بقیه در ادامه مطلب رنج تلخ است ولي وقتي آن را به تنهايي مي كشيم تا دوست را به ياري نخوانيم، براي او كاري مي كنيم و اين خود دل را شكيبا مي كند طعم توفيق را مي چشاند و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن و چه زشت است زيبايي ها را تنها ديدن و چه بدبختي آزاردهنده اي ست "تنها" خوشبخت بودن در بهشت تنها بودن سخت تر از كوير است در بهار هر نسيمي كه خود را بر چهره ات مي زند ياد "تنهايي" را در سرت زنده ميكند "تنها" خوشبخت بودن خوشبختي اي رنج آور و نيمه تمام است " تنها" بودن ، بودني به نيمه است و من براي نخستين بار در هستي ام رنج "تنهايي" را احساس كردم ...
13 ارديبهشت 1391

یک کم بخندیم

 این تبلیغه میگه، فلان صابون %۹۹ باکتریها رو میکشه. من از همینجا به اون %۱ باکتری، به خاطر این ایستادگیِ پر غرور و پر افتخارشون تبریک میگم..! ﺍﺯﺷﻨﯿﺪﻥ" ﻋﺰﯾﺰﻡ "! ﺩﺭﺻﺤﺒﺘﻬﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺫﻭﻕ ﻧﮑﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﻋﻄﺴﻪﯼ ﮔﺮﺑﻪﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺭﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻥ!! سر کلاس زبان خارجه استاد از رفیقم چیزی پرسیده که باید به انگلیسی جوابشو میداده. چند ثانیه طول کشید واون همون طور که داشت فکر می‌کرد با خنده گفت : .... loading, please wait ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بِزَنتت ، نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره . فکر کنم سوتفاهم شده با خدا !!  تجـاوز ،نابودی 2012، زلزله ،سیل و... هیچکدوم به ...
13 ارديبهشت 1391

به تصویر با دقت نگاه کنین

  شما فکر میکنید که این یک قورباغه است و من فکر می کنم که این یک اسب است ! کمی صبر کنید ...       نکته اخلاقی : همانطور که بصورت واضح در تصویر بالا مشاهده میکنید، باید به نظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذاریم. فقط نیاز داریم کمی صبر کنیم و فعالانه به نقطه نظرات دیگران گوش دهیم ...
13 ارديبهشت 1391

این است مردانگی

ا او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.  در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.  البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها ... تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.  خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و  ...  بود. آنها تا مى توانستند از ...
13 ارديبهشت 1391

داستان ماهیگیر

دو مرد در کنار درياچه اي مشغول ماهيگيري بودند . يکي از آنها ماهيگير با تجربه و ماهري بود اما ديگري ماهيگيري نمي دانست .  هر بار که مرد با تجربه يک ماهي بزرگ مي گرفت ، آنرا در ظرف يخي که در کنار دستش بود مي انداخت تا ماهي ها تازه بمانند ، اما ديگري به محض گرفتن يک ماهي بزرگ آنرا به دريا پرتاب مي کرد . ماهيگير با تجربه از اينکه مي ديد آن مرد چگونه ماهي را از دست مي دهد بسيار متعجب بود . لذا پس از مدتي از او پرسيد :  - چرا ماهي هاي به اين بزرگي را به دريا پرت مي کني ؟ مرد جواب داد : آخر ماهیتابه من کوچک است ! گاهي ما نيز همانند همان مرد ، شانس هاي بزرگ ، شغل هاي بزرگ ، روياهاي بزرگ و فرصت هاي بزرگي را که خداوند به...
10 ارديبهشت 1391